به دفتر خاطرات مجازی من خوش آمدید

شنبه 7 آبان 1401 ساعت: 9:35
نویسنده : معین کریمی

غزل مثنوی اعتراضی از بیداد خراسانی + ویدئو

امیرحسین خوشنویسان ملقب به بیداد خراسانی این غزل مثنوی را در سال 1391 در انجمن شعر امیرکبیر خوانده است

گیرم گلاب ناب شما اصل قمصر است 
اما چه سود، حاصل گل‌های پرپر است! 
شرم از نگاه بلبل بی‌دل نمی‌کنید 
کز هجر گل نوای فغانش به حنجر است؟! 
از آن زمان که آیینه‌گردان شب شُدید 
آیینه دل از دَم دوران مکدر است 
فردایتان چکیده امروز زندگی است 
امروزتان طلیعه فردای محشر است 
وقتی که تیغ کینه سر عشق را برید 
وقتی حدیث درد برایم مکرر است 
وقتی ز چنگ شوم زمان، مرگ می‌چکد 
وقتی دل سیاه زمین جای گوهر است 
وقتی بهار، وصله ناجور فصل‌هاست 
وقتی تبر، مدافع حق صنوبر است 
وقتی به دادگاه عدالت، طناب دار 
بر صدر می‌نشیند و قاضی و داور است 
وقتی طراوت چمن از اشک ابرهاست 
وقتی که نقش خون به دل ما مُصور است 
وقتی که نوح، کشتی خود را به خون نشاند 
وقتی که مار، معجزه یک پیامبر است 
وقتی که برخلاف تمام فسانه‌ها 
امروز، شعله، مسلخ سرخ سمندر است 
از من مخواه شعرِ تر، ای بی‌خبر ز درد! 
شعری که خون از آن نچکد ننگ دفتر است! 
ما با زبان سرخ و سر سبز آمدیم 
تیغ زبان، بُرنده‌تر از تیغ خنجر است 
این تخته‌پاره‌ها که با آن چنگ می‌زنید 
ته‌مانده‌های زورق بر خون شناور است 
حرص جهان مزن که در این عهد بی‌ثبات 
روز نخست، موعد مرگت مقرر است 
هرگز حدیث درد به پایان نمی‌رسد 
گرچه خطابه غزلم رو به آخر است

بقیه در ادامه مطلب



:: موضوعات مرتبط: اشعار شاعران و ترانه سرایان دکلمه خوانی
:: برچسب‌ها: بیداد خراسانی غرل مثنوی شعر شاعر شعر سیاسی شعر اعتراضی اشعار سیاسی اشعار اعتراضی دوبیتی غزل مثنوی شعر بیداد شعر بیداد خراسانی اشعار بیداد خراسانی شاعر بیداد خراسانی شعر نو شعر معاصر شاعر معاصر شعر سیاسی اجتماعی شاعر ایرانی


صفحه قبل 1 2 3 4 5 ... 47 صفحه بعد

کد پربازدیدترین



اکانت ما در شبکه های اجتماعی :

اکانت ما در فیسبوک اکانت ما در اینستاگرام اکانت ما در Pinterest کانال ما در تلگرام